جدول جو
جدول جو

معنی دم کلفت - جستجوی لغت در جدول جو

دم کلفت
(دُ کُ لُ)
در تداول عوام، متمول. مقتدر. پولدار. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
دم کلفت
متمول، پولدار، مقتدر
تصویری از دم کلفت
تصویر دم کلفت
فرهنگ لغت هوشیار
دم کلفت
((دُ کُ لُ))
پول دار، ثروتمند، مرد معتبر، بااعتبار
تصویری از دم کلفت
تصویر دم کلفت
فرهنگ فارسی معین
دم کلفت
پولدار، ثروتمند، خرپول، غنی، بانفوذ، متنفذ، معتبر، مهم
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دُ کُ لُ)
صفت دم کلفت. تمول. پولداری. (یادداشت مؤلف). رجوع به دم کلفت شود
لغت نامه دهخدا
(لَ کُ لُ)
سطبرلب. لب چور. شفاهی
لغت نامه دهخدا
(دُ کُ)
که دم کوتاه دارد. که دم بریده دارد. کوتاه دم. دم کوتاه یا دم نیمی بریده. (یادداشت مؤلف). بی دم. ابتر. بدون دنب
لغت نامه دهخدا
تصویری از صدا کلفت
تصویر صدا کلفت
کلفت آوا آن که دارای آوازی خشن است خشن آواز درشت آواز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لب کلفت
تصویر لب کلفت
آنکه دارای لبی ضخیم است ستبر لب، مایوس ناامید بور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دم کل
تصویر دم کل
کوتاه دم، بیدم بدون دنب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دم کل
تصویر دم کل
((دُ کُ))
کوتاه دم، بی دم
فرهنگ فارسی معین
دم کلفت
فرهنگ گویش مازندرانی
چیزی شبیه دم که بر پشت افراد آویزان شودوبال
فرهنگ گویش مازندرانی